خدا می بیند...God sees جوانا! رهِ طاعت امروز گير×كه فردا نيايد جواني زپير
| ||
هنگامي كه ابومسلم خراساني وارد مرو شد،ازمردمش پرسيد:
آيا درسرزمين شما حكيمي وجود دارد؟گفتند:آري!
فلان شخص مجوسي مرد حكيمي است.
ابو مسلم دستور داد او را به حضوربياورند.وقتي حكيم آمد
ابومسلم ازوي پرسيد:چرا خودت راملقب به«حكيم» ساخته اي؟
حكيم گفت:براي اين كه خدايي دارم كه هربامداد آن را زيرپاي خود مي گذارم!
ابو مسلم كه ازمنظور اوا طلاع نداشت، دستورداد گردن او
را با شمشير بزنند.مجوسي گفت:اي امير!آرام باش
تا منظورم را بگويم؛مگرنه اين است كه شما درقرآن خود،
چنين تلاوت مي كنيد:افَرَايتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ ؛
ابومسلم گفت:آري،چنين آيه اي را خوانده ام.حكيم گفت:
من هرروزهواي نفسم را پايمال مي كنم تا برمن چيره نگردد.
ابومسلم پاسخ اورا پسنديد وگفت:جواب درستي بيان كردي.
منبع:محمدحسين محمدي هزارويك حكايت اخلاقي،ح24،ص45و46،
برچسبها: [ 10 / 6برچسب:معبودي لگد مال!,داستانی جالب و شنیدنی,داستان های اخلاقی,داستانی درباره ی هوای نفس,مخالفت با هوای نفس,من اتخذ الهه هواه,براي اين كه خدايي دارم كه هربامداد آن را زيرپاي خود مي گذارم!,فلان شخص مجوسي مرد حكيمي است,بگويم؛مگرنه اين است كه شما درقرآن خود,,شهوترانی,دلبخواهی,هرکار دلم بخواد,دلم میخواد,هنگامي كه ابومسلم خراساني وارد مرو شد,, ] [ 2:55 ] [ oroojloo ]
[
|
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |